شاید با خواندن پرسش «بهترین روش همدلی چیست؟» فکرتان کاملاً مشغول شده است. احتمالا به این فکر میکنید که چه کاری بهترین روش همدلی نامیده میشود؟ یا اینکه آیا شما در دسته آدمهای همدل قرار میگیرید یا نه؟
یا چگونه میتوانید مهارت همدلی را در خود و حتی اطرافیانتان تقویت کنید؟ شاید هم یک قدم عقبتر هستید و هنوز معنای واقعی و درست همدلی را نمیدانید و مفهوم آن برایتان گنگ و نا آشنا است.
در هر صورت نگران نباشید. ما در این مقاله از راز چهار فصل اینجا هستیم تا در کنار یکدیگر و در این متن، اول با تعریف درستی از حس همدلی آشنا بشویم و آن را بهتر بشناسیم؛ بعد از آن با یادآوری این نکته که بهترین روش همدلی فقط در یک مورد خلاصه نمیشود، با خواندن و به کار بردن هشت نکته مهم و قابل اجرا، در همدلی کردن به روشی بهتر و اصولیتر توانا شویم.
منظور از مهارت همدلی چیست؟
به زبان ساده همدلی (به انگلیسی Sympathy) یعنی قادر باشید احساسات و تجربیات فرد دیگری را درک کنید؛ همدلی یعنی این توانایی را داشته باشید که به سادگی خود را بهجای طرف مقابلتان بگذارید و آنچه را که او در حال تجربه کردن است متوجه شوید.
به بیانی دیگر یعنی اینکه بتوانید دنیا را از چشم دیگری ببینید و احساس کنید. قدم اول در این راه این است که شما این قابلیت را داشته باشید که احساسات دیگران را بشناسید و تشخیص دهید. قدم بعدی این است که بعد از شناختن آن احساس، پاسخ مناسبی به آن بدهید.
در مبحث مهارت همدلی، ملاک آنچه که در ذهن شما میگذرد نیست. مهم این است که فرد مقابل، اعمال و رفتارش را با چه هدف و قصدی انجام داده است، حتی اگر آن کارها با ملاکهای ذهنی شما همخوانی نداشته باشد. درست این است که آنقدر به او احساس امنیت بدهید که بتواند بهراحتی خودافشاگری کند و از بیان احساساتش نهراسد.
یک مثال ساده از مهارت همدلی
اگر شخص مقابل شما دچار ناامیدی، شکست، غم، خوشحالی، اضطراب، خشم یا ترس شده است، شما باید بدون آنکه سردرگم و دستپاچه شوید احساسات او را حس کنید و بهدرستی پاسخ دهید. در واقع انسانهای همدل علاوه بر آنکه در انگیزه دادن به دیگران موفق هستند، در ایجاد حس خوشایند و مثبت در این افراد هم نقش بهسزایی ایفا میکنند.
در تعریف این سؤال که همدلی چیست باید بگوییم که این اصطلاح علاوه بر آنکه در شناخت متقابل افراد مؤثر است، سبب میشود که رابطه محکمتری با دیگران بهویژه نزدیکان خود برقرار کنیم.
مهارت همدلیِ ما، به دیگران اعتمادبهنفس میدهد و آنها را در گرفتن تصمیمهای درست یاری میکند. حس همدلیِ ما با دیگران، سبب احترام به خودمان و محبوبیت بیشتر هم میشود و در وسیعتر کردن دایره دوستانمان تاثیرگذار خواهد بود.
برای اینکه بتوانید در برابر دیگران به نحو مناسبی همدلی نشان دهید به کار بردن نکاتی که در ادامه خواهد آمد شما را به میزان بالایی به حس همدلی مجهز خواهد کرد، چرا که همدلی مهارتی اکتسابی است و با تمرین و ممارست به دست میآید و با پشتکار و پیگیری، بهتر و بهتر میشود.
پیشنهاد میکنیم در دوره پاکسازی کوانتومی مقدماتی شرکت کنید.
همدلی دارای چه انواعی است؟
همدلی دارای 3 نوع مختلف همدلی شناختی، همدلی عاطفی و همدلی دلسوزانه میباشد که در ادامه به توضیح مختصر هر یک میپردازیم:
1. همدلی شناختی
عبارت است از درک احساسات و افکار شخص مقابل و مزیت مهم آن توانایی شخص در افزایش انگیزه طرف مقابل است؛ و عیب آن نیز این است که شخص نمیتواند احساسات عمیق طرف مقابل را کاملا درک کند.
2. همدلی عاطفی یا احساسی
به معنی درک عمیق عواطف، احساسات و مشکلات طرف مقابل به گونهای که شخص پس از همدلی عاطفی، حتی ممکن است احساس غم و اندوه را نیز تجربه کند؛ این نوع همدلی در بین پزشکان، مشاوران، پرستارها و معلمان بیشتر از بقیه دیده میشود. همدلی احساسی را همدردی نیز مینامند.
برای کسب اطلاعات بیشتر محصول رایگان دوره معجزه تبسم را تهیه کنید.
3. همدلی دلسوزانه
همدلی دلسوزانه حالتی متعادل بین همدلی عاطفی و همدلی شناختی است که فرد تمایل دارد پس از تجربه عمیق احساسات طرف مقابل، به این شخص یاری برساند. در این نوع از همدلی هم احساسات شخص همدل درگیر میشود و هم منجر به عمل حمایتی از سمت این شخص میگردد.
تفاوت همدلی و همدردی چیست؟
در همدلی ما بهدور از قضاوت کردن، نصیحت کردن و احساساتی شدن، سعی میکنیم افکار و احساسات شخص مقابل را درک نموده و در صورت امکان به او کمک کرده یا راهکارهای مناسبی ارائه کنیم؛ اما در همدردی (به انگلیسی Empathy)، سعی در حمایت از شخص مقابل از طریق همراهی و حمایت عاطفی داریم و ممکن است در چنین شرایطی حتی به اندازه شخص مقابل احساساتی از جنس ناراحتی و غم را تجربه کنیم.
باید به این نکته توجه داشت که همدلی و همدردی هر دو در صورت استفاده در شرایط و موقعیت مناسب مفید هستند، اما استفاده در شرایط اشتباه، میتواند منجر به آزردگی شخص مقابل گردد؛ بهعنوان مثال چنانچه شخص در حالت ناراحتکننده و غمگینی باشد، نصیحت کردن اصلاً ایده مناسبی نخواهد بود.
چگونه مهارت همدلی را در خودمان تقویت کنیم؟
برای تقویت مهارت همدلی بهتر است شنونده دقیقی باشید، قضاوت نکنید، نصیحت نکنید، مقایسه نکنید، متعصب نباشید، احساسات خود را بیان کنید و میانهرو باشید که در زیر به طور کامل توضیح میدهیم.
1. شنونده دقیقی باشید
شاید هیچ چیز به اندازه گوش کردن فعالانه، دروازه ورود همدلی با دیگران نباشد. گوش کردن فعالانه یعنی با تمام هوش و حواس خود به آنچه فرد مقابلتان میگوید گوش دهید.
در این مرحلۀ مهم، نباید در حین گوش دادن همزمان چند کار دیگر را انجام دهید. در حال حاضر شما فقط یک کار دارید و آن هم ارتباط واقعی و مستقیم با فرد مقابلتان است.
با تمام حواس خودتان شنونده صحبتهای فرد روبرویتان باشید تا او متوجه شود منظور شما از این همدلی چیست. به هیچ عنوان حرفهای او را قطع نکنید و به تعبیر دیگر وسط صحبتهایش نپرید.
با او تماس چشمی برقرار کنید و با تکان دادن سر و اعضای دیگر بدن همچون دستها و چشمها به شخص اطمینان بدهید که کاملا به او توجه دارید.
هر جا لازم میدانید سوالهای خود را برای روشنتر شدن ماجرا و درک کردن احساس دیگری بپرسید. یادتان باشد که برای دادن یک پاسخ مناسب و ایجاد همدلی، اول باید یک شنونده دقیق باشید.
برای یادگیری بهترین راه های افزایش عزت نفس مقاله: عزت نفس چیست را بخوانید.
2. قضاوت نکنید
ذهن ما مدام در حال نتیجهگیری است. دوست دارد مسائل، اتفاقات و آدمها را قالببندی کند و بعد به آنها برچسب خوب و بد بزند. با این کار در خلاف جهت مسیر مهارت همدلی قدم برمیداریم.
درست است که ذهنِ هر یک از ما اغلب تمایل عجیبی دارد که برای هر چیز و هر فرد، دسته و گروهی بسازد و آنها را در آن قرار دهد اما این کار اشتباه است. زیرا هیچ خوب و بد مطلقی وجود ندارد و این ما هستیم که در دور باطل قضاوت کردن دیگران افتادهایم.
وقتی بقیه را مورد قضاوت قرار میدهیم آنها را از چیزی که هستند شرمسار میکنیم. کار نادرستی که ما انجام میدهیم این است که با وجود اینکه از جزئیات زندگی دیگران خبری نداریم و قرار هم نیست داشته باشیم و با اینکه نمیدانیم آنچه دارند از سر میگذرانند حاصل چیست، در موردشان به قضاوت مینشینیم.
وقتی یاد میگیریم که همدلی چیست، متوجه میشویم قضاوت و پیشداوریِ ما خیلی از اوقات باعث میشود نه تنها افراد از گفتن آنچه بر آنها گذشته است دست بکشند بلکه ما هم در طرف دیگر ماجرا، توانایی همدلی خود را از دست میدهیم.
برای مطالعه بیشتر مقاله تفکر نقادانه یا انتقادی چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟ را مطالعه کنید!
3. نصیحت نکنید
اغلب آدمها از نصیحت کردن گریزان هستند. دوست ندارند حرفهای تکراری و چیزهایی را بشنوند که خودشان هم میدانند. اگر آنها دارند با شما درد و دل میکنند و سفره دلشان را پیش شما باز کردهاند، یعنی بیشتر دنبال یک گوش شنوا و همدل میگردند.
وگرنه اغلب اوقات خودشان درست و غلط و خوب و بد تصمیمها و تجربههایشان را از پیش میدانند. فقط به آنها گوش دهید و دست از باید و نباید گفتنها بردارید.
4. مقایسه نکنید
مقایسه از اساس اشتباه است. این نکته را آویزه گوشتان کنید که در همدلی، مقایسه کردن همیشه ممنوع است. اجازه بدهید برای درک بهتر موضوع مهارت همدلی یک مثال بزنیم. فرض کنید یکی از دوستانتان یا فرزندتان در امتحانی نمره بسیار بدی آورده باشد.
ممکن است حتی در خطر از دست دادن این ترم تحصیلی باشد. این را بدانید که با گفتن و پرسیدن این سوال که دیگران در این امتحان چه کردهاند؟ یا چه کسی نمره بالاتری آورده است؟ یا چرا فلانی که وضعش از تو بدتر است اما بهتر نتیجه گرفته است؟ هیچ مشکلی را حل نخواهید کرد.
وقتی مقایسه میکنید یعنی دارید شرایط فرد مقابلتان را با افرادی میسنجید که چیز زیادی از زندگی و تجربههای آنها نمیدانید. این کار شما نه تنها نشان میدهد که فاقد حس همدلی هستید که حتی به جای افزایش انگیزه آن فرد، بیشتر او را سرخورده خواهید کرد.
5. متعصب نباشید
برای اینکه بفهمید همدلی چیست از خودتان بپرسید چرا فکر میکنید آنچه که شما به آن اعتقاد دارید همیشه درست است؟ یا چرا این انتظار اشتباه را دارید که دیگران باید آنچه شما میگویید را بدون هیچ مقاومتی بپذیرند؟ چرا پذیریش فکر و عقیده دیگران برایتان این قدر سخت است؟ سعی کنید تعصب را کنار بگذارید.
در اطراف شما آدمهای مختلف با فکر و عقاید گوناگون وجود دارند. به آنها احترام بگذارید بدون اینکه بخواهید عقیده آنها را بپذیرید. فراموش نکنید که شما قرار است یک شنونده فعال و دقیق و همدل باشید نه یک اصلاحگر سختگیر جامعه.
6. احساسات خود را بیان کنید
در خرج کردن احساسات خود نسبت به فردی که با شما صحبت میکند، خسیس نباشید. شما میتوانید با گفتن جملات مناسب به طرف مقابل، نشان دهید که حرفهایش را شنیدهاید و متقابلاً او را درک میکنید.
بهتر است با گفتن جملاتی مانند: «من همیشه آماده شنیدن حرفهایت هستم»، «به تو افتخار میکنم»، «دوست دارم بیشتر با یکدیگر وقت بگذرانیم»، «نگرانت هستم» و چیزهایی از این دست، اطمینان فرد را جلب کنیم و نشان دهیم که از معاشرت با او لذت میبریم.
7. میانهرو باشید
در مهارت همدلی حفظ تعادل اغلب نتیجه بهتری دارد. نه کاسه داغتر از آش شوید و واکنشهای افراطی نشان دهید و نه آن قدر سرد و بیتفاوت برخورد کنید که انگار از موضوع سردرنیاوردهاید.
شما باید تا میتوانید خود را بهجای طرف مقابل بگذارید و از دریچه دیدگاه او به مسئله مورد بحث بنگرید. پس نه افراط کنید و نه تفریط. یک میانهرو همدل باشید.
همدلی کنیم یا همدردی؟
تا این قسمت حتماً یاد گرفتهاید که همدلی چیست و تفاوت همدلی و همدلی به چه صورت است؛ در این قسمت قصد داریم بررسی کنیم که کدام یک از این موارد بهتر است و باید هنگام روبرو شدن با اطرافیان که دچار مشکلات و ناراحتی هستند، از همدلی استفاده کنیم یا همدردی.
همدردی و همدلی هر دو ارزشمند هستند و به دو شیوه متفاوت به افراد کمک میکنند. با این حال، هر کدام ممکن است در شرایط و موقعیتهای مختلف مؤثرتر باشند. همدردی به معنای حمایت و همراهی دیگری هنگام غم، درد و رنج است که در شرایطی که فرد دچار حالات غم و اندوه و رنج است، میتواند در التیام خاطر و ایجاد ارتباط بهتر با او کمک کننده باشد.
اما همدلی به معنای درک نیازها، مشکلات و موقعیتهای شخص مقابل و در صورت امکان ارائه راهکارهایی برای رهایی از مشکلات است. بنابراین انتخاب اینکه همدلی بهتر است یا همدردی، بستگی به شرایط و موقعیت فرد مقابل دارد و هر دو میتواند در مواقع مناسب در برقراری ارتباط و حمایت از شخص مقابل مفید باشد. همدردی را میتوان هنگامی که شخص در موقعیتی ناراحتکننده قرار دارد به کار گرفت و همدلی را نیز میتوان در شرایطی که شخص نیاز به درک شدن و شنیده شدن صحبتهایش دارد مورد استفاده قرار داد.
نتیجهگیری
در انتها، شما دیگر میدانید که همدلی چیست و برای داشتن همدلی باید پای خود را جای پای طرف مقابل بگذارید. این قدرت را داشته باشید که مسائل و مشکلات و حتی شادیها و افتخارات را از دید دیگری ببینید و آنچه او احساس میکند را احساس کنید. بهترین روش همدلی فقط یک نسخه یک خطی ندارد. شما در این مطلب با هفت راهکار کاربردی آشنا شدید.
اول اینکه فعالانه گوش دهید. دوم اینکه به هیچ عنوان شرایط طرف مقابل را قضاوت نکنید. سوم اینکه دست از نصیحت کردن بردارید چرا که آدمها را فراری میدهد. چهارم اینکه زندگی هیچ فردی را با فرد دیگر مقایسه نکنید.
هر کسی تجربهها و امکانات مخصوص به خودش را دارد. پنجم اینکه تعصب را کنار بگذارید. هر عقیده و فکری شایسته احترام شما است بدون آنکه به شما تحمیل شود. ششم اینکه در بیان کردن احساسات خود دست و دلباز باشید و بگذارید دیگران هم متوجه آنچه درون شما است بشوند. هفتم اینکه میانهروی را فراموش نکنید.
تعادل در برقراری ارتباط و نشان دادن واکنش متعادل، نشاندهنده حس همدلی بالای شما خواهد بود. و در نهایت مورد هشتم، همدلی کنید نه همدردی؛ همدردی کمکی به شخص مقابل نمیکند.
این را هم به یاد داشته باشید که یادگرفتن هر مهارتی از جمله مهارت همدلی نه تنها سبب افزایش انگیزه خودمان میشود که ما را در ارتباط برقرار کردن با سایر افراد دور و نزدیک اطرافمان بیشتر کمک میکند. با همه این توضیحات، چنانچه سوال و ابهامی در این زمینه به ذهنتان میرسد در بخش کامنتها با ما در میان بگذارید.
منابع:
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1