چگونه شکست را به موفقیت تبدیل کنیم؟ راز تبدیل شکست به موفقیت

هر چقدر هم برای رسیدن به موفقیت تلاش کنیم باز هم نمی‌توانیم از رخ دادن اشتباهات و بروز شکست‌ها جلوگیری کنیم. گاهی حس می‌کنیم که باید در مقابل شکست‌ها تسلیم شویم، اما نباید فراموش کنیم هیچ‌کس دوست ندارد شکست بخورد و این یعنی مغز ما برای شکست طراحی نشده است.

تصور اینکه بسیاری از افراد موفق شکست‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌اند دور از واقعیت به نظر می‌رسد؛ اما چه باور کنیم چه نکنیم بسیاری از افراد موفقی که می‌شناسیم نه‌تنها از یادآوری شکست‌هایی که در گذشته خورده‌اند ناراحت نمی‌شوند؛ بلکه این شکست‌ها را مقدمه‌ای برای پیروزی و موفقیتی که امروز به دست آورده‌اند می‌دانند.

این افراد موفق از رازها و تکنیک‌هایی آگاه بودند که به‌وسیله آنها می‌توانستند شکست‌های خود را به موفقیت تبدیل کنند. اما این راز‌ها و تکنیک‌ها چه چیز‌هایی هستند؟ چگونه می‌توانیم شکست‌ را به موفقیت تبدیل کنیم؟

در این مطلب از وب‌سایت راز چهار فصل قصد داریم ابتدا سعی کنیم نگاه‌مان را به شکست‌ها تغییر دهیم و سپس یک استراتژی ۱۱ مرحله‌ای برای تبدیل شکست‌ به موفقیت به شما ارائه دهیم. از شما دعوت می‌کنیم تا انتهای این مطلب همراه ما باشد.

شکست‌ها را به شکل یک فرصت ببینیم

نگاه کردن به شکست به‌عنوان یک فرصت، به معنای نادیده گرفتن واقعیت نیست. بلکه به معنای پذیرش این واقعیت است که همه شکست می‌خورند؛ اما این ما هستیم که باید بین درس گرفتن از اشتباهات خود و دوباره جنگیدن یا زانوی غم بغل گرفتن و تسلیم شدن یکی را انتخاب کنیم.

افراد موفق اشتباهات را فرصتی برای یادگیری و تغییر مسیر می‌دانند. ​احتمالاً داستان ادیسون را شنیده‌اید. ادیسون برای اختراع یک لامپ بادوام و کاربردی هزاران آزمایش انجام داد. او هر بار که با شکست مواجه می‌شد، آن را دلیلی برای تسلیم شدن نمی‌دید. در عوض او آن شکست‌ها را فرصتی برای یادگیری و بهبود روش‌های خود می‌دانست. راز تبدیل شکست به موفقیت را می‌توان در جمله‌ معروف توماس ادیسون یافت که می‌گوید:

من شکست نخورده‌ام، من فقط ۱۰۰۰۰ روش پیدا کرده‌ام که جواب نمی‌دهند.

با داشتن این مدل ذهنی او متوجه شد که هر اشتباهی که انجام می‌دهد او را به کشف راه‌حل درست نزدیک‌تر می‌کند. در نهایت، پشتکار و توانایی او در یادگیری از اشتباهاتش منجر به اختراع موفقیت‌آمیز لامپ و بسیاری از نوآوری‌های پیشگامانه دیگر شد.

برای یادگیری هدف گذاری در زندگی حتما دوره پاکسازی کوانتومی مقدماتی را شرکت کنید.

شکست‌ها نقاط ضعف‌مان را به ما یادآوری می‌کنند

استیو جابز را تقریباً همه‌ ما می‌شناسیم او در اواسط دهه ۱۹۸۰ زمانی که از اپل، شرکتی که به تأسیس آن کمک بسیاری کرده بود، اخراج شد یک شکست قابل‌توجه در حرفه خود را تجربه کرد. این رویداد برای جابز یک شکست بزرگ بود و برخی از نقاط ضعف در سبک رهبری و رویکرد مدیریتی او را آشکار کرد.

جابز در دوران دوری از اپل، NeXT Computer را تأسیس کرد و The Graphics Group را خریداری کرد که بعدها به استودیوی انیمیشن پیکسار تبدیل شد. در حالی که این سرمایه‌گذاری‌ها آن‌طور که او امیدوار بود موفقیت‌آمیز نبودند؛ اما بینش‌های ارزشمندی را برای جابز به ارمغان آوردند.

هنگامی که جابز در اواخر دهه ۱۹۹۰ به اپل بازگشت، درک جدیدی از نقاط قوت و ضعف خود به همراه داشت. او از شکست‌های سرمایه‌گذاری‌های قبلی خود درس گرفت و از آن دانش برای تغییر سبک رهبری خود استفاده کرد.

تجربه خارج از اپل به او اجازه داد تا رویکرد بالغ‌تر و متمرکزتری برای توسعه محصول و استراتژی کسب‌وکار ایجاد کند. جابز نقاط ضعفش را به کمک شکست‌هایش شناخت و این شناخت باعث رشد شخصی و حرفه‌‌ای او شد.

شکست‌ها ما را مقاوم می‌کنند؛ به دنبال کردن رؤیاهای خود ادامه دهیم

یکی از درس‌های بزرگی که می‌توانیم از شکست‌های‌مان بگیریم این است که بفهمیم با وجود تلاش کردن و شکست خوردن، به‌عنوان یک انسان، باز هم می‌توانیم سر جای خود برگردیم و دوباره برای رسیدن به آرزو‌های‌مان تلاش کنیم.

باید بپذیریم که تلاش کرده‌ایم و شکست خورده‌ایم و از آموخته‌های خود برای ایجاد استراتژی بهتر برای رسیدن به هدف خود استفاده کنیم. این یک درس بزرگ زندگی است و یکی از راز‌های بزرگ تبدیل شکست‌ها به موفقیت است.

جی. کی رولینگ نویسنده سری محبوب کتاب‌های هری پاتر قبل از دستیابی به موفقیت جهانی، هنگامی که برای اولین‌بار ایده دنیای جادوگری خود را مطرح کرد، توسط بسیاری از ناشران رد شد. با این حال، رولینگ اجازه نداد این شکست‌ها او را تعریف کنند. در عوض، او از آنها به‌عنوان فرصتی برای یادگیری و پیشرفت استفاده کرد.

انعطاف‌پذیری رولینگ و عزم او برای دنبال کردن رؤیای خود با وجود شکست‌های اولیه، هری پاتر را به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سریالی تاریخ تبدیل کرد و همین عامل بود که باعث شد رولینگ به یک نویسنده بین‌المللی مشهور تبدیل شود.

بیشتر بخوانید: قانون جذب چیست؟ چگونه از قانون جذب استفاده کنیم؟

نترسیدن از شکست شما را به یک فرد خلاق تبدیل می‌کند

نترسیدن از شکست‌ها می‌تواند باعث شود تا استراتژی‌های مختلفی را امتحان کنیم. اگر از شکست نترسیم به‌احتمال زیاد استراتژی‌های جسورانه‌ای را امتحان می‌کنیم و ممکن است به نتایج بزرگی دست پیدا کنیم.

ایلان ماسک، کارآفرین و مدیرعامل تسلا و اسپیس ایکس، نمونه بارز کسی است که شکست را به‌عنوان کاتالیزوری برای نوآوری و خلاقیت استفاده کرده است.

ماسک در طول زندگی حرفه‌ای خود با چالش‌ها و شکست‌های متعددی رو‌به‌رو شد، به‌عنوان مثال، در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی او بخش قابل‌توجهی از پول خود را در تأسیس اسپیس ایکس با هدف کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل فضایی و در نهایت سکونت در مریخ سرمایه‌گذاری کرد. تلاش‌های اولیه او برای پرتاب موشک Falcon 1  با شکست مواجه شد.

اما ایلان ماسک به‌جای اینکه با این شکست‌ها از تلاش کردن دست بکشد، از آنها به‌عنوان فرصت‌هایی برای نوآوری و پیشرفت استفاده کرد. او با استفاده از استراتژی‌های جسورانه زمان و منابع بیشتری را به اصلاح طرح‌های موشکی و تکنیک‌های پرتاب خود اختصاص داد.

سرانجام، اسپیس ایکس با Falcon 1 به موفقیت دست یافت و از آن زمان به بعد این شرکت به یک بازیگر اصلی در صنعت هوافضا تبدیل شد و هزینه سفرهای فضایی را به میزان قابل‌توجهی کاهش داد.

تمایل ایلان ماسک برای ریسک کردن و پذیرش شکست به‌عنوان بخشی از فرایند نوآوری، نه‌تنها به پیشرفت‌هایی در اکتشافات فضایی منجر شده است، بلکه تلاش‌های او در تسلا بر وسایل نقلیه الکتریکی و انرژی‌های تجدیدپذیر نیز تأثیر گذاشته است. مثال او نشان می‌دهد که چگونه داشتن یک رویکرد شجاعانه در مقابل شکست‌ها می‌تواند منجر به نوآوری شود و به دستاوردهای پیشگامانه کمک کند.

برای یادگیری بیشتر مقاله: مثبت اندیشی چیست؟ راهکار، فواید و تکنیک مثبت اندیشی را نیز مطالعه کنید.

۱۱ مرحله برای تبدیل شکست به موفقیت

حال که فهمیدیم شکست‌ها می‌توانند تا حد زیادی عامل موفقیت ما باشند بهتر است مراحل تبدیل کردن شکست به موفقیت را نیز یاد بگیریم:

مرحله اول: تصدیق و پذیرش شکست

تصدیق شکست اولین گام به‌سوی بهبودی است. بدانیم که همه در زندگی با شکست مواجه می‌شوند و این بخشی طبیعی از زندگی هر انسانی است. پذیرش شکست باعث می‌شود خود را سرزنش نکنیم و نگاهی واقع‌گرایانه به موقعیت‌های زندگی داشته باشیم.

مرحله دوم: در شکست‌های‌مان تأمل کنیم

وقتی که در انجام کاری شکست خوردیم به شرایط و دلایلی که منجر به شکست ما شده است فکر کنیم. تصمیمات اتخاذ شده، اقدامات انجام شده و عوامل خارجی را در نظر بگیریم.  شکست‌ را به‌صورت ریشه‌ای بررسی کنیم و اشتباهات خود را مشخص کنیم.

مرحله سوم: از اشتباهات خود درس بگیریم

پس از اینکه در مرحله‌ قبل اشتباهات خاصی را که در طول فرایند مرتکب شده‌ایم شناسایی کردیم. رابطه علت و معلولی بین اعمال و نتایج را درک کنیم. یعنی مشخص کنیم چه کارهایی باعث شده است که نتایج بدی بگیریم. به‌جای اینکه اشتباهات را به بی‌کفایتی خود نسبت دهیم آنها را به‌عنوان فرصت‌هایی برای رشد و یادگیری در نظر بگیریم.

مرحله چهارم: انتظاراتی واقع‌بینانه داشته باشیم

در این مرحله باید ارزیابی کنیم که آیا انتظارات ما با توجه به منابع، زمان و اطلاعات موجود واقع‌بینانه بوده است یا خیر. در صورت نیاز باید سطح انتظارات خود را بر اساس درک دقیق‌تر از موقعیت و منابع، کمی پایین بیاوریم و اهدافی قابل‌دستیابی برای خود در نظر بگیریم.

برای یادگیری اهمیت و انواع هدف گذاری مقاله: هدف گذاری چیست؟ را بخوانید!

مرحله پنجم: ذهنیت رشد را در خود توسعه دهیم

باور داشته باشیم که بسیاری از توانایی‌ها را می‌توان با تلاش و یادگیری توسعه داد. دیدگاه خود را از این طرز فکر که «من نمی‌توانم این کار را انجام دهم» به یک ذهنیت رشد «من می‌توانم این کار را یاد بگیرم» تغییر دهیم.

مرحله ششم: برای بهبود نقص‌های خود برنامه داشته باشیم

یک برنامه دقیق برای رفع نقاط ضعف یا عواملی که منجر به شکست شده‌اند تهیه کنیم. برنامه را به مراحل قابل‌اجرا تقسیم کنیم و اهداف قابل‌اندازه‌گیری تعیین کنیم. شک نکنیم که این برنامه به یک نقشه راه برای موفقیت تبدیل خواهد شد.

مرحله هفتم: از دیگران بازخورد بگیریم

بهتر است دیدگاه‌های مختلف را در نظر بگیریم تا درک کاملی از وضعیت به دست بیاوریم. همیشه پرسیدن نظر افراد دیگر در مورد کارها و ایده‌های خود را جزو برنامه موفقیت خود قرار دهیم. گرفتن بازخورد از دیگران گاهی می‌تواند بینش‌هایی را در اختیار ما بگذارد که هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردیم.

مطالعه بیشتر: انضباط شخصی چیست و چه تاثیری در موفقیت فردی دارد؟

مرحله هشتم: اقدام کنیم

هرچقدر که از شکست‌ها درس گرفتیم دیگر بس است اکنون باید از این درس‌های آموخته شده در اجرای برنامه خود کمک بگیریم. بهتر است با گام‌های کوچک و قابل‌مدیریت شروع کنیم تا به‌صورت پایدار و مستمر به پیشرفت ادامه دهیم.

مرحله نهم: مقاوم و انعطاف‌پذیر باشیم

در مواجهه با چالش‌ها و شکست‌ها انعطاف‌پذیر باشیم و درک کنیم شکست در هر کاری ممکن است پیش بیاید. اگر باز هم شکست خوردیم در صورت نیاز رویکرد خود را مجدداً تنظیم کنیم؛ اما فراموش نکنیم که باید یک نگرش مصمم و پایدار داشته باشیم.

برای کسب اطلاعات بیشتر دوره رایگان معجزه تبسم را تهیه کنید!

مرحله دهم: پیروزی‌های کوچک را جشن بگیریم

موفقیت‌ها را هر چند کوچک به رسمیت بشناسیم و آنها را جشن بگیریم. جشن گرفتن پیروزی‌های کوچک باعث تقویت روحیه و ایجاد انگیزه برای ادامه کار در جهت اهداف بزرگ‌تر می‌شود.

مرحله یازدهم: از شکست‌ها به‌عنوان انگیزه استفاده کنیم

از مرور خاطرات شکست‌های خود به‌عنوان انگیزه برای تلاش و بهبود خود استفاده کنیم. به‌جای تمرکز بر جنبه‌های منفی، تجربه‌های شکست را پلی به‌سوی موفقیت ببینیم. افراد بزرگی را به یاد بیاوریم که پس از رسیدن به موفقیت چگونه از شکست‌های خود یاد می‌کنند و آنها را عامل اصلی موفقیت خود معرفی می‌کنند.

 جمع‌بندی

در این مطلب از وب‌سایت راز چهار فصل مثال‌های متعددی را ذکر کرده و به این موضوع پرداختیم که چگونه می‌توانیم با نگاهی متفاوت به شکست‌ها‌ از آنها درس بگریم، انعطاف‌پذیری خود را افزایش دهیم، نقاط ضعف خود را بشناسیم، آنها را به شکل یک فرصت ببینیم و در نهایت این شکست‌ها را تبدیل به موفقیت کنیم.

بنابراین، شکست‌ها پلی هستند که می‌توانند ما را به موفقیت برسانند؛ اما به‌شرط آنکه بدانیم چطور باید با آنها روبه‌رو شویم. ترسیدن از شکست‌ها و تسلیم شدن در برابر آنها ما را از تلاش باز می‌دارد؛ بنابراین باید نگرش خود را نسبت به شکست‌هایی که در طول زندگی با آنها روبه‌رو می‌شویم تغییر دهیم. نباید فراموش کنیم که شکست جزئی از واقعیت اجتناب‌ناپذیر زندگی است و از آن گریزی نیست.

منبع: https://www.forbes.com

سوالات متداول تبدیل شکست به موفقیت