سلام کاربران عزیز
امروز دوست دارم درباره تجربهای درباره شفای خودم صحبت کنم و به شما یک سری پیشنهاد بدهم تا شما ببینید با استفاده از آن چه اتفاقاتی را میتوانید برای خودتان خلق کنید. درباره بیماری میخواهم با شما صحبت کنم.
در برابر بیماری صبور باشید
بیماری یک نوع کالبد دارد، یک نوع ارتعاش است که در من یک نوع بیماری ایجاد کرده است. فرض کنید بیماری یک نوع موجود است! فرض کنید من اکنون از بیماری رنج میبرم. پایم درد میکند، معدهام ناراحت است، ناراحتی قلبی دارم، هر نوع بیماری. خود این بیماری یک شعور دارد و آمده است تا ما را آزار دهد.
من این را به صورت این داستان تعریف میکنم تا بتوانید برای بیرون راندن آن از بدن استفاده کنید. وقتی بیماری در یکی از اعضای بدنم شکل گرفته، من آن بیماری را درک میکنم و میپرسم چرا من ناراحتی پیدا کردهام، چرا قلبم درد گرفته، چرا کلیههای من سنگساز شده، چرا؟ چرا؟ چرا؟ (اصلا اسم بیماریها را یادم نمیآید که مطرح کنم چون نمیخواهم که بهایی به آنها بدهم)
وقتی بیماری در زندگی من و شما ظاهر شده آمده است تا ما را آزار دهد. وقتی ما شروع به رنجیدن و چرا چرا کردن میکنیم این بیماری خوشحال میشود! میگوید: «من فرد مناسبی را پیدا کردهام، این همان است که من باید بیمارش میکردم.» به این ترتیب بیماری در وجود ما جا خوش میکند!
همین که ما در حال اذیت شدن و رنج بردن هستیم، بیماری در وجود ما جا خوش میکند و میماند. وقتی ناراحت بیماری نباشید، و ابراز درد و رنج نکنید، بیماری نمیماند و انگار با خود میگوید: «این عجب آدمی است! من آمدهام که او را آزار بدهم و او نمیفهمد. باید این را رهایش کنم. بگذار از بدن او بیرون بروم.»
بیماری رنج بردن ما را دوست دارد
واقعیت طنز این است که وقتی بیمار شدید، مثلا یک سردرد گرفتید، ابراز درد نکنید و طلب مسکنهای مختلف پروفن و کودئین، استامینوفن، ننمایید. هر چه بیشتر ابراز درد کنید بیشتر خواهد شد. چون در هر صورت درد که هست، ناراحتی ابراز درد نیز ارتعاشی است که آن را تقویت و قوی میکند. اما وقتی در برابر آن ناراحت نباشید، سردرد شما را رها خواهد کرد. با عدم اعلام ناراحتی، بیماری سردرد وجود شما را ترک میکند و به سراغ کسی میرود که ناراحتی ر ابراز و اعلام کند.
در برابر بیماری وقتی بر سر میزنید و از یک دکتر به دکتر دیگر میروید، اتفاقی که برای تو خواهد افتاد این است که بیماری در وجودتان ماندگار میشود. پس از امروز توصیهای که من در این ویدئو برای شما میکنم این است که وقتی بیمار شدید، لبخند بزنید و بخندید. بیماری را بپذیرید. با پذیش آن اتفاقی که میافتد این است که به تدریج بیماری از شما دور میشود. وقتی من خیلی وقتها نسبت به سردرد و بیماریهای کوچکی که به سراغم میآید ناراحت و رنجور میشوم؛ اتفاقی که میافتد این است که بدتر این بیماری در من جدیتر و قویتر و بزرگتر میشود و من رنج بیشتری میبرم. اما وقتی نسبت به آن بیخیال میشوم و از آن میگذرم اتفاقی که میافتد این است که از جسم من خارج میشود.
بیایید ناراحت بیماریهایمان نباشیم. چون این ناراحتی و رنج کشیدن یک ارتعاش قوی و یک مهر محکم بر روی دفترچه بیماری شما است که تایید میکند شما خیلی بیمار هستید و این بیماری بیشتر و بیشتر میشود. بیایید این بیماری را بیرون کنید و به او بگویید: «من اصلا با تو کاری ندارم! برو!» به این ترتیب که شما دیگر ناراحت نیستید، بیماری شما را ترک میکند.
درباره شفای کوانتومی ویدئوهای بسیار عالی دارم که بتوانید واقعا روی سلامتی خودمان کار کنیم. پزشکی ذهن و بدن با هم به شدت در ارتباط هستند وقتی من و شما بتوانیم کنترل ذهنمان را داشته باشیم سلامتی به راحتی و با داروهای خیلی کمتر در خود ما ایجاد میشود.
برای شما دعا میکنم
دوستتان دارم
شاد و پرانرژی باشید
خدا نگهدار
محمد افلاکی بنی