ماهی گیری با قلاب راست چگونه ممکن است ؟

در این کلیپ داستان ماهگیری را ذکر می کنیم که می خواست با قلاب راست ماهی بگیره و مورد تمسخر همه مردم قرار گرفته بود و همه بهش می گفتن که قلابی که راست باشه که نمیشه باهاش ماهی صید کرد و در واقع همینطور هم بود و در انتها این ماهی گیر یک ماهی بزرگ را گرفت و این داستان حکمت بزرگی را در زندگی و کسب و کار به ما می آموزد که اگر ما هم به معرفت این قصه برسیم حتما ما هم ماهی های بزرگی را درزندگی صید می کنیم.

سلام به شما عزیزان، موضوعی که در مورد آن میخواهیم صحبت کنیم بحث راستی و درستی است. داستان بسیار جالبی می خواهم برایتان تعریف کنم از یک ماهیگیری که در رودخانه ای قلابی انداخته بود و خیلی جالب بود این ماهیگیری به جای قلابی که نوک آن کج باشد که بتوان با آن ماهی گرفت یک قلاب راست را در رودخانه انداخته بود و همه از او می پرسیدند چه چیزی صید کردی؟  میگفت هیچ چیزی صید نکردم.

خیلی خنده دار به او میگفتند، به قلاب راست که ماهی نمی افتد و مورد مسخره مردم قرار گرفته بود و آرام آرام ماهیگیر معروف شد به این که یک ماهیگیر هر روز به کنار رودخانه میرود و با قلاب راست میخواهد ماهی صید کند و خبر بالاخره در شهر پیچید و مردم فهمیدند و میخندیدند و مسخره ش میکردند تا این که خبر به پادشاه رسید و پادشاه گفت این چه کسی است که میخواهد با قلاب راست ماهی بگیرد.

 پادشاه مرد ماهیگیر را به دربار احضار کرد پیغام پادشاه را به او دادند که پادشاه شما را احضار کرده است، مرد ماهیگیر گفت به پادشاه بگویید من در حال ماهیگیری هستم و وقت ندارم. اگر میخواهد خود پادشاه به رودخانه بیاید. پادشاه ناراحت شد گفت این چه کسی است که جرات کرده اینگونه بگوید و به طرف رودخانه حرکت کرد. پاداشاه ماهیگیر را که مشغول ماهیگیری بود دید و اتفاق جالبی که افتاد پادشاه آمد به او گفت شنیدم با یک قلاب راست ماهی میگیرید گفت بله من شما را میخواستم بگیرم شما شاه هستید شما بزرگترین ماهی این عالم هستید و من خواهان شما بودم همه ی ماهیگیرها یک ماهی کوچک از رودخانه میگیرند ولی من شاه ماهی گرفتم، من شما را گرفتم.

 نتیجه ی راستی و درستی در زندگی ما این است اگر راستی و درستی را پیشه کنیم اتفاقی که می افتد شاید در ظاهر و ابتدا چیزی به دست نمی آوریم ولی در نهایت و دراز مدت و حتی کوتاه مدت میتوانیم نتایج بیشتری کسب کنیم. پس راستی، درستی و صداقت را در زندگی مان لحظه به لحظه تمرین کنیم.

 خرچنگ و ماهی را ببینید که در دریاچه شنا میکنند ماهی راست راست شنا میکند و آب زلال میخورد و خرچنگ کج کج حرکت میکند. خرچنگ راست نمیتواند برود وقتی خرچنگ کج کج میرود آب را گل آلود میکند یعنی نتیجه ی کج راه رفتن گل آلودی آب است که خرچنگ میخورد و نتیجه ی راستی و صاف شنا کردن و مستقیم و در راه اهدنا الصراط المستقیم شنا و حرکت کردن آب زلال و پاک است .

 در زندگی ما هم همین موضوع جاری است من راجع به راستی، درستی، صداقت و ناصادقی قبلا آموزش ها و کلیپ های را ارائه کرده بودم، ولی در اینجا خواستم به این داستان اشاره کنم که آن را در گوشه ی ذهنتان به خاطر بسپارید. ماهی نتیجه راستی و خرچنگ کجی است. این باور که تا کلک نزنی پول گیرت نمی آید تا زرنگ نباشی نمیتوانی چیزی به دست بیاوری این ها درست نیست.

ما یک قلاب راستی و صداقت داریم این قلاب را در دریاچه و رودخانه ی هستی می اندازیم و شاه ماهی هستی را میگیریم یعنی سعادت دنیا و آخرت این گونه به سمت ما می آید از این پس با خدای مهربان عهد میبندیم که سادگی، صداقت، راستی و درستی را در زندگیمان جاری کنیم. ما میخواهیم قلاب راست داشته باشیم، قلاب کجی، نادرستی، کلک و زرنگ بودن را نمیخواهیم و راه راست راه انتخاب میکنیم و این گونه ارتعاشات ما هم یک ارتعاش عالی و راست گونه به جهان هستی است و جهان هستی  هم  از این راستی خوشش می آید و کائنات و هستی بهترین ها را در زندگی ما متجلی خواهد کرد.

راستی و درستی پیام این داستان بود که با هم تمرینش میکنیم تا دستاورد های عالی آن را در زندگی خود مشاهده کنیم. خیلی دوستتان دارم منتظر ویدئوهای عالی از طرف من باشید شاد و پر انرژی باشید خدا نگهدار.  

مشاهده ویدئو های بیشتر