احساس تنهایی و بی کسی را چگونه میتوانیم درخود پاک کنیم؟
- راز چهار فصل
- ویدئو های آموزشی
- احساس تنهایی و بی کسی را چگونه میتوانیم درخود پاک کنیم؟

5/5
فهرست عناوین این مقاله
این کلیپ تقدیم می شود به دختر معصوم 18 ساله یتیمی که احساس درماندگی از شرایط موجود زندگی اش می کرد و خواستم با صحبتهام بهش دلگرمی بدهم و بگم تو تنها نیستی و در وجود نازنین تو خدای مهربانی هم اکنون منتظر توست که اگر صدایش کنی سریعاً با عشق جوابت راخواهد داد زیرا خودش گفته “بخوانید مرا تا اجابت کنم شما ” پس همه ما بریم از شر تنهایی وجود خود به خدای مهربان درونمان پناه ببریم که بهترین یار و یاور ماست
سلام به دل های پاک شما عزیزان، امروز یک داستانی را میخواهم از یک دختر 18 ساله و که عضو دوره های پاکسازی کوانتومی هستند، برایتان تعریف کنم و با هم برایش دعا کنیم. دختر عزیز 18 ساله ای که پدر و مادرش را چندین سال است که از دست داده و خانواده پدری مسئولیت نگهداری ایشون را قبول نکردند و از طرف خانواده مادری، خاله ایشان مسئولیت نگهداری این دوست عزیز را به عهده گرفته است که به این خاله مهربان تبریک میگوییم.
ولی این دوست عزیز میگوید که احساس میکنم سربار هستم، چون خانواده شوهر خاله ام نه خود شوهر خاله ی عزیزم بلکه خانواده ایشان نیش و کنایه و زخم زبان میزنند که تو سربار خاله ات و سربار برادر ما هستی. در حالی که خدا میداند من خرج و مخارج آن چنانی اصلا ندارم و برای خودم هیچی نمیخرم.
بیاییم همه ما برای این دختر عزیز و برای همه ی یتیمانی که در سرزمین ما به اینگونه پدر و مادرشان را از دست دادند دعا کنیم، انرژی دعای ما بسیار اثرگذار است، از تمام کاربران دوره پاکسازی کوانتومی میخواهم برای این مورد خاص و دیگر موارد مشابه در سرزمین مان پاکسازی انجام بدهیم که با چرخش مثبت کوانتومی این اتفاقات را به شکل بهتری تبدلیش کنیم.
وظیفه خودم میدانم، برای این دختر عزیز و برای این دختر یتیمی که میخواهم بگویم که تو یتیم نیستی و یاد یک سمفونی بسیار زیبایی از شکسپیر می افتم، خیلی زیبا شکسپیر در یکی از اشعارش میگوید که وقتی که فکر میکنم که چرا من در یک خانواده ثروتمند به دنیا نیامدم، چرا پدر من نباید یک جنتلمن باشد، چرا من نباید در یک کشور بهتری باشم، چرا من نباید جای آن کسی باشم که الان نوازش پدر بالا سرش هست، و چرا من باید فقیر باشم در این موقعیت بد بد بد، همه ی این ها را کنار هم میگذارد که چرا من جای آن بهترین ها نیستم و در حالت بدترین وضعیت ممکن قرار دارم و بعد یک لحظه میگوید، ناگهان به یاد تو می افتم و خداوند را مخاطب خود قرار میدهد، خداوند عزیز تو در کنار من هستی و تو با من هستی و من حاضر نیستم مقام و موقعیت خود را با پادشاهان عالم عوض کنم، چون من تو را دارم.
دختر 18 ساله ی عزیز، دوستان عزیزی که شرایط مشابه با این دوست گرامی دارید، متاثرم ولی میخواهم به شما بگویم در این لحظات، ناگهان به یاد خدای خودتان بیفتید، در لحظاتی که احساس میکنید، کسی را ندارید، در حقیقت شما خدای مهربانی دارید. اگر تنها شدید و هیچ کسی هم نیست، خدا که هست، خود خداوند در قرآن اشاره میکند، نحن اقرب الیه من حبل الورید، ما از رگ گردن به شما نزدیک تر از هستیم و در ضمن میگوید، بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را، پس او را بخوانیم و صدایش بزنیم که او همین جا و کنار ماست.
یک لحظه به خودتان بگویید، چرا این بلا برای من افتاده است، بعد ناگهان بگویید وای من خدایی را دارم که در کنار اون تنهایی مفهوم ندارد. از الان به بعد خدا در درون شما بیشتر ظهور میکند، وقتی وابستگی به چیزی نداشته باشیم، حضور خداوند را بیشتر احساس میکنیم، خداوند در وجود این افراد بیشتر ظهور پیدا میکند و شما بیشتر میتوانید خدای مهربان را درک کنید.
خود بنده علاقه مند به کوهنوردی هستم و همیشه سعی میکردم به همراه یک دوست به کوهنوردی بروم ولی خیلی وقت است که به این نتیجه رسیده ام که تنهایی به کوه بروم چون میخواهم با خداوند باشم، نمیخواهم با کسی غیر از خدا حرف بزنم، نمیخواهم در مکالمه ام کسی دیگری باشد و میخواهم خودم و خودش باشیم. گاهی اوقات دیوان حافظ را با خودم میبرم، و من خدا و حافظ مینشینیم و با هم عشق بازی میکنیم و از شراب روحانی اشعار حافظ سرمست میشویم که ساقی هرچه ریزد از لطف اوست.
خدا همین جاست، خدا در وجود من و شماست، خدا در لحظه لحظه های زندگی ماست، در تمام ذرات این عالم میشود خدا را دید، خدا هست و تو تنها نیستی و خدا همیشه کنار تو هست و اگر گرفتاری در زندگی من و شما به وجود آمده باشد، خداوند میخواهد به نوعی خودش را بیشتر به ما عرضه کند، میخواهد ریسمان الهی چنگ بزنیم و آن را بگیریم، من و شما یتیم نیستیم ما خدای مهربان را داریم، خدا را به زندگی خودمان دعوت کنیم تا حس خوب را تجربه کنیم.
هیچ لذتی بالاتر از راز و نیاز با خداوند در تنهایی نیست، من کسی هستم که اکثر لذت های دنیا را تجربه کردم ولی هیچ لذتی بالاتر از با خدا بودن نیست، بعضی اوقات در تنهایی چنان حالم خوب میشود و چنان با خدا راز و نیاز میکنم و گریه میکنم، میگویم: کجایی تا شوم من چاکرت، چاروقت دوزم، کنم شانه سرت، ای فدای تو همه بزهای من، به این شکل من میخواهم مثل همان داستان شبان و موسی با خدا عشق بازی کنم و حال خوب را تجربه کنم.
همین الان یک لحظه سکوت کنیم و تمرین زیبایی را با هم انجام بدهیم، دست تان را روی قلب تان بگذارید و بگویید: الا بذکر الله تطمئن القلوب، آگاه باشید که با یاد خدا قلبها آرام میگیرد. با همین ذکر و یاد خدا قلب ما آرامش میگیرد. وقتی قلب مان آرام گرفت، ارتعاش مان عالی میشود و خداوند به کل هستی و تمام ذرات کائنات فرمانی را صادر میکند که سلامتی، آرامش، عشق ،مهربانی، فراوانی و هر آنچه که ما میخواهیم را در زندگی مان جاری کند.
در دوره های پاکسازی کوانتومی همیشه گفته ام که غیر از راه حل معنوی، راه حل دیگری برای حل اساسی مشکلات وجود ندارد پیدا نکردم و این موضوع را به مدل های مختلف به مخاطبان انتقال میدهم که همیشه با خدا باشید تا به آرامش و موفقیت برسید. دختر گل و نازنینم دختر 18 ساله ای که میگویم یتیم نیستید بلکه شما خدا را دارید، برایتان در این لحظه دعا میکنم و برویم که خدای مهربان درون مان را پیدا کنیم تا عشق در وجودمان فوران کند و احساس تنهایی را از خودمان دور کنیم، شاد و پر انرژی باشید، خدا نگهدار.
مشاهده ویدئو های بیشتر
مقالات اخیر

منطقه امن در روانشناسی: خطرات و 10 راه خروج از آن
5 فروردین 1404

بررسی کامل ذهنیت رشد و ذهنیت ثابت
30 اسفند 1403

چرا ۹۹٪ افراد موفق نیستند؟ پاسخ از علم روانشناسی
22 اسفند 1403
ترس از شکست چیست؟ راهکارهای غلبه بر آن
3 اسفند 1403
One thought on “احساس تنهایی و بی کسی را چگونه میتوانیم درخود پاک کنیم؟”
ممنون از این کلیپ تاثیرگذار. چقدر داشتن احساسات پاک و زلال قشنگ است.