قانون جذب چرا روی افراد ساده لوح، بیشتر اثر گذار است؟

امروز در مورد استفاده صحیح از قانون جذب و اصول موفقیت صحبت خواهم کرد، و آن هم این است که بیاییم در مقابل اصول موفقیت ساده لوح باشیم، خیلی از ما زمان‌هایی آن قدر درگیر ذهن و منطق خودمان هستیم و مرد عاقل دنیوی می‌شویم که باور نمی‌کنیم که اصول موفقیت به سادگی قابل انجام هستند و نتایج آن قابل دسترس است.اکثر ما تصور می‌کنیم که باید اقدام خاصی را انجام بدهیم. بله دوست عزیز برای پیشرفت در کارها هم منطق و هم برنامه‌ریزی لازم است ، اما موضوع بحث من قانون جذب و ارتعاش مثبت و پاکسازی کوانتومی است.

این قوانین به قدری ساده‌اند که افراد باهوش آن ها را باور نمی‌کنند و می‌گویند مگر به این سادگی می‌شود. به نوعی زیاد از حد منطقی بودن فایده‌ای ندارد و گاهی اوقات باید خیلی احساسی عمل کرد. به خصوص برای قانون جذب توصیه می‌کنم هر چه قدر ما احساسی تر باشیم، هر چه قدر رویاپردازی و خیال‌پردازی قوی‌تری داشته باشیم، جهان هستی هم بیشتر و بیشتر به ما عطا خواهد کرد.من افرادی را می‌بینم که این قوانین را به سادگی قبول می‌کنند و به راحتی به موفقیت می‌رسند، و بعضی از آن‌ها یک کتاب،مقاله و یا حتی یک آموزش کوچک دیده‌اند و این قوانین را پذیرفته‌اند، و اتفاقات خوبی را در زندگی‌شان خلق کرده‌اند.

در مقابل خیلی از افراد هستند که هزاران کتاب خوانده‌اند، پر از اطلاعات و دانش و آموخته‌ها و منطق شده‌اند ولی در فقر به سر می‌برند.گروه اول به سادگی این قوانین را قبول کردند و توانستند اتفاقات خوبی را برای خودشان رقم بزنند. داستان این جا است که گروه دوم زیاد از حد باهوش هستند و به خاطر سادگی این قوانین آن‌ها را نمی‌پذیرند.ما هم اگر زیاد از حد باهوش باشیم و منطقی فکر کنیم دوست داریم از این منطق‌مان در قانون جذب هم استفاده کنیم ولی نکته این جا است که منطق ما سادگی این قوانین را قبول نمی‌کنند.قدرت منطق و ذهن عالی است، ولی همه جا جواب نمی‌دهد. یک قانون جذب یک قانون ساده است که ما با احساس خودمان ارتعاشی را به جهان هستی ارسال می‌کنیم و جهان هستی را با خواسته‌های خودمان هم راستا می‌کنیم و کائنات هم بهترین‌ها را در اختیار ما می‌گذارد. چگونه است که کاربر من از یک تکنینک ساده که رایگان در اختیار او قرار گرفته است،استفاده می‌کند و فروشش 3 الی 4 برابر می‌شود، و فرد دیگری هم وجود دارد که صدها کتاب می‌خواند، در ده‌ها دوره شرکت می‌کند ولی هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

این من و شما هستیم که چگونه استفاده کردن از این قوانین را تعیین می‌کنیم و گاهی در دام اطلاعات زیاد خود می‌افتیم، و آنقدر می‌دانیم که نمی‌دانیم چه کاری باید انجام بدهیم. بیشتر از حد لازم می‌دانیم و کمتر از آن عمل می‌کنیم. بهتر است بر یک قانون ساده تمرکز کنیم و آن را به خوبی اجرا کنیم تا نتیجه بگیریم. پس باید ساده لوح باشیم و قانون جذب را ساده‌لوحانه باور کنیم. حضرت مولانا می‌فرماید:

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو            و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن         وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها     وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی          گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو

برای رسیدن به موفقیت باید دیوانه بشویم، باید برای رسیدن به موفقیت مثل آن پروانه باید حرکتی کنیم و آتش عشق درونی مان را روشن کنیم. اگر عاشق رسیدن به هر چیزی هستیم باید از حیله و منطق خود فاصله بگیریم و دیوانه بشویم، باید خانه ذهن و منطق را ویران کنیم، باید با این تفکرات زائد بیگانه بشویم و آن‌ها را کنار بگذاریم.برویم و سینه و قلب خود را از کینه‌ها و بدی‌ها پاک کنیم، و درون‌مان را پاکسازی کنیم. وقتی سینه‌مان را ازبدی‌ها پاک کردیم، خداوند شراب عشق را به ما می‌دهد و ما در این عالم مست می‌شویم. اگر می‌خواهیم مثل کسانی که به اهدافشان رسیده‌ا‌ند، بشویم باید منطق خود را در مقابل قانون جذب کنار بگذاریم و هر موقع منطق سراغ ما می‌آید یاد این شاه بیت حضرت مولانا بیفتیم:

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو        و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

چون برای موفق شدن چاره‌ای جز دیوانه شدن به معنای عرفانی که مرتبه بالاتری نسبت به عقل ظاهری دارد، نیست. بیاییم آن دیوانگی را در خودمان تمرین کنیم و در مقابل این قوانین ساده که می‌توانند ثروت و برکت را در زندگی ما جاری کنند، ساده لوح باشیم.

مشاهده ویدئوهای بیشتر