باور جمعی ما چگونه بر سرزمین مان تاثیر دارد؟!

رفتار و کلام ما و نیز افکار و احساسات هر یک از ما نوعی ارتعاش را به جهان هستی ارسال می کند که این ارتعاشات اگر مثبت باشد بر باور جمعی جامعه تاثیر مثبت خواهند گذاشت و متاسفانه اگر رفتار ،گفتار و افکار منفی را ارائه کنیم به خوشبختی کل سرزمین مان لطمه وارد خواهیم کرد زیرا باور جمعی یک سرزمین که از جمع باورها و افکار تک تک افرادش تشکیل شده است بر روی خوشبختی و سعادت و شادی کل افراد اون جامعه تاثیردارد

سلام به شما عزیزان، موضوع امروز راجع به باور جمعی و ترس جمعی است. موضوع بسیار مهمی که در جامعه ی ما وجود دارد و ما درواقع هیچ گریزی از آن نداریم و در میان آن زندگی میکنیم مثال هایی را در این رابطه بیان میکنم تا ببینیم ما چه نقشی در باور جمعی و ارتعاش جمعی سرزمین مان میتوانیم داشته باشیم و چه نقشی در زندگی مان دارد.

 باور جمعی سرزمین ما اگر بر این پایه  برنامه ریزی شده باشد که اوضاع خراب است و بازار کساد میباشد فقر وجود دارد و این اتفاق دقیقا بارها و بارها برای من و شما تکرار میشود و باورهای جمعی دیگری از قبیل، وجود خشکسالی، عدم بارندگی وجود دارد و همین ها باعث میشود که همگی ارتعاش این را بدهیم که باران باریده نشود.

 باور جمعی من و شما باور جمعی سرزمین مان را تشکیل می دهد تک تک ما نقش داریم یعنی ارتعاش ما باور جمعی کل جهان و سرزمین مان را شکل می دهد و اگر در یک سرزمین همه ی آدم ها گرفتار و ناراحت و افسرده دل هستند با توجه به شعر افسرده دل، افسرده کند انجمنی را، افسردگی در کل  جامعه  شروع به  تکثیر شدن میکند. این است که من و شما باید به این نکته توجه کنیم که وضعیت سرزمین مان و باور جمعی آن چگونه است و ما چه نقشی داریم.

من به یاد دارم آن زمانی که زلزله ی بم رخ داده بود یک زلزله ی خیلی خطرناکی بود و آن همه کشته که من تا به حالا همچین چیزی ندیده و نشنیده بودم شاید قبلا اتفاق افتاده بوده و ما ندیده بودیم مردم سرزمین مان خیلی ناراحت و نگران شدند.

 من دقیقا این موضوع را به یاد دارم چون آن موقع این موضوع را مطالعه میکردم و چون مردم اکثرا به زلزله فکر میکردند پس لرزه هایی در همان بم و لرزش های ریزی در مناطقی از تهران و خیلی جاهای دیگر کشور گزارش میشد و یا شما آتش سوزی ساختمان پلاسکو را مشاهده کردید و من  اخبار آتش سوزی در ساختمان های مشابهی را در اینترنت میدیدم که آن مکانها هم آتش میگرفت. چرا چون همه نگران این بودند اگر ساختمان آتش بگیرد چه میشود. ارتعاش ترس از آتش باعث آتش سوزی مجدد در ساختمان های جدید میشد.

نکته ی جالب این است که ما هم بر این باور جمعی تاثیر داریم. یک اتفاقی که چند سال پیش  راجع به شادی جمعی اتفاق افتاد را میخواهم  بیان کنم. من بحثم سیاسی نیست و آدم سیاسی هم نیستم از سیاست چیزی نمیدانم  ولی سرزمین و مملکتم و حکومتم را دوست دارم چیزی که اتفاق افتاد توافق هسته ای بود که دکتر ظریف با آن درایت خاصش توانست در واقع توافقی انجام بدهد که ایران در بحث هسته ای و چیزهای دیگر به رسمیت شناخته شود.

مردم همه خوشحال بودند من به درستی و غلطی این بحث کاری ندارم. همه ی مردم ما خوشحال بودند که چه اتفاق عالی در سرزمین ما افتاده است. من به خاطر دارم بعد از آن توافق هسته ای به مدت چهار پنج روز در ایام تابستان به خاطر آن شادی جمعی بارش زیادی بر سرزمین مان صورت گرفت. بارندگی زیاد به خاطر باور جمعی خوشحالی بود. خوشحالی مردم ما باعث شده بود که بارش در سرزمین ما بیشتر شود.

جالب این است که ما بر باور جمعی سرزمین مان نقش داریم، شعر مولانا خیلی در مورد این موضوع زیبا است و من همیشه  این شعر را در همه جا استفاده میکنم چون در هر جایی کاربردی است.

تو نگو که همه بجنگند و زصلح من چه آید      تو یکی نی هزاری تو چراغ خود بیافروز

تو نگو که همه افسرده هستند، تو نگو که همه به جنگ مشغولند و حالشان بد است و همه در حال جنگ و اعصاب خوردی هستند. تو نگو همه بجنگند و زصلح من چه آید تو یکی نی هزاری تو چراغ خود بیفروز، یعنی من و تو یک نفر نیستیم ما نقش عدد هزار کوانتومی را در این جهان هستی بازی میکنیم و میتوانیم یک اثر هزار تایی بر این جهان هستی بگذاریم.

ارتعاش مثبت من و شما میتواند ارتعاش هزار نفر را تغییر بدهد من ارتعاشم خوب میشود شما هم ارتعاش تان خوب میشود و بر روی همسایه، کوچه، خیابان، محله و شهرمان نیز اثر میگذارد حال بقیه خوب میشود و شادی جمعی برای آنها نیز اتفاق می افتد و به واسطه ی ارتعاش ما اتفاقات خوب برایشان صورت میگیرد. با بهتر شدن حالشان ارتعاش شان هم خوب میشود و این ارتعاش بر فردای ما و فردای سرزمین ما و آینده فرزندان مان هم تاثیر میگذارد.

اگر باور جمعی جامعه روی ترس باشد، اتفاقات بد هم بیشتر میشود و وظیفه ی امروز ما این است که به عنوان فرد مثبت نگر روی ارتعاشات خودمان کار کنیم و نگوییم که من یک نفر هستم و اگر ارتعاشم خوب باشد چه فایده ای دارد، نه تو یکی نی هزاری تو چراغ خود بیافروز من و تو نقش هزار برابر را در این جهان هستی بازی میکنیم، پس وقتی نقش هزار تایی را در جهان هستی بازی میکنیم اتفاقی که می افتد جهان هستی هم به ما واکنش بیشتر و بیشتری  نشان میدهد.

پس از این به بعد سعی کنیم نقش مثبت را در جامعه القا کنیم تا باور جمعی سرزمین مان دائما بهتر شود تا چرخش بازار، سلامتی، فراوانی، شادی را مشاهده کنیم و دل های افسرده از حالت افسردگی در آید و حال مردم خوب شود. مطمئنا این یک رسالت است ما با هم عهدی محکم ببندیم که نقش و چرخش مثبت کوانتومی را در این هستی بازی کنیم. سعی کنیم بهترین ها و شادی جمعی را به جهان و سرزمین مان ارسال کنیم و تاثیر عالی را بر هستی داشته باشیم.

 از اوضاع و شرایط نامطلوب جامعه شکایت نکنیم این کار فایده و دلیلی ندارد نقشش ارتعاش منفی است. بنابراین به لحاظ ارتعاشی اگر اوضاع بیرونی بد هست این را باور نکن چون این یک واقعیتی هست که با چشم قابل مشاهده هست و من هم قبول دارم وضعیت خراب یک واقعیت هست ولی حقیقت ندارد، حقیقت ناب این است که یک خدای رزاقی داریم و فراوانی و شادی و بهترین ها را برای ما میفرستد و او همیشه در کنار ما است. ما هستیم که از خداوند کم خواستیم گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست ما گدا هستیم و گداییمان خوب نیست ما به اشرف مخلوقات بودن خودمان و به اسرار کوانتومی وجود خودمان باور نداریم که میتوانیم تا چه اندازه تاثیرگذار باشیم و چه کارهایی را میتوانیم در این عالم انجام دهیم.

با شما گویند جمله ذرات این جهان

ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم

با شما نامحرمان ما ناخوشیم

این شعر از مولانا است که بیان میکند همه هستی یک شعوری دارند با شما گویند

روزان و شبان جمله ذرات این عالم بی زبان ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم.

این هستی شعور دارد و شعور ما که به عنوان برترین خلقت خداوند هستیم بر شعور کل هستی و بارش سرزمین و جهانمان و این عالم تاثیر دارد پس به یاد داشته باشیم که تو نگو که همه بجنگند و ز صلح من چه آید  خیر اینگونه نیست. تو یکی نی هزاری تو چراغ خود بیافروز که اگر این کار را انجام دادیم باعث میشود عالم و سرزمین ما به بهشت تبدیل شود.

بهشت را به سرزمینمان دعوت کنیم و من و شما با نقش ارتعاشات مثبت میتوانیم این کار را انجام دهیم. ما میتوانیم باور جمعی سرزمین مان را تغییر دهیم. بیاییم به جای اخبار منفی، اخبار مثبت را به یکدیگر انتقال دهیم و اخبار مثبت را منتشر کنیم تا ببینیم که چگونه این ارتعاش مثبت جمعی سرزمین مان بهبود پیدا میکند.

 من و شما و همه ی همکاران من که در این حوزه فعالیت میکنند همه با هم جمع شده ایم که روی ارتعاش مثبت سرزمینمان کار کنیم و این کار را انجام میدهیم و می بینیم  چه نتیجه های عالی برای خودمان و فرزندانمان و برای نسل های بعد خواهیم داشت. خیلی دوستتان دارم منتظر ویدئوهای عالی از طرف من باشید شاد و پرانرژی باشید خدا نگهدار.                             

مشاهده ویدئو های بیشتر