چگونه همه امور عالم بر طبق میل و اراده عارف خواهد بود؟!

سلام به شما عزیزان، از عارفی پرسیدند: زندگی برای امر شما چگونه است؟ گفت: کل امور دنیا به امر من است. پرسیدند: کل امور دنیا؟ گفت: همه چیز بر وفق مراد من میباشد. چون این عارف انسان شریفی بود و افرادی که از او سوال کرده بودند، میگفتند: عارف بی جهت چنین حرفی را نمیزند، دلیل این که همه دنیا به امر او است را سوال کردند و گفتند: به چه دلیل عارف بزرگ چنین چیزی را میگویی و چنین ادعایی را میکنی؟ گفت: من هر آنچه که میخواهم همان چیزی است که خدا میخواهد، من خواست خودم را با خواست خداوند هم راستا کرده ام و هر چیزی خدا میخواهد برای من کافی است.

چون همه اتفاقات عالم به اذن خداوند میباشد و هیچ برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمی افتد پس به این دلیل من هم آنچه که خداوند میخواهد را میخواهم، هیچ چیزی غیر از امر من نیست یعنی کل امور دنیا همانگونه که به امر خداوند می باشد، به امر من نیز است و امر من موافق با امر الهی است. پیام مهم این عارف برای ما این است که خواسته هایمان را معنوی کنیم، یعنی به خداوند بگوییم خواسته ما این است ولی نمیدانیم تو چه چیزی را برای ما میخواهی و هر آنچه که تو برای ما میخواهی ما نیز همان را میخواهیم و راضی به رضای تو هستیم.

 جالب این است که آن چیزهایی که ما در زندگی امروزمان میخواهیم و چیزهایی که با محاسبات ذهنی و خواسته های گذشته مان و عقده های درونی مان محاسبه شده و به هدفی برای ما  تبدیل شده است را فقط خدا میداند که آنها به نفع ما نیستند. خیلی مواقع دوست داشتیم به خواسته هایی برسیم و بعد که آن دست پیدا کردیم میگوییم کاش اصلا به آن خواسته نمیرسیدیم.

 مانند والدینی که بچه دار نمیشدند و با هزاران مشکل صاحب فرزند شدند و بعد از 20 سال که آن فرزند بزرگ شده، به قدری این فرزند پدر و مادر را اذیت میکند که قبلا هر روز دعایشان این بوده که خدایا به ما فرزند عطا کن. حالا بعد از گذشت 20 سال دعای هر روزشان این است که خدایا جانش را بگیر. یعنی خواسته شان یک بچه بود خدا هم میخواست به آنها ندهد یعنی دقیقا یک خواسته ای را از خداوند طلب کردند که برایشان به عذابی تبدیل شده است. البته من قصدم برای کسانی که بچه دار نمی شوند اینطور نیست بلکه این افراد باید مسیر درمانی را طی کنند.

من در زندگیم اهدافی را در نظر داشتم و میخواستم به آنها برسم و بعد از دست پیدا کردن به آنها گفتم کاش به آنها نمیرسیدم. جالب این است که به هدفهایی هم نرسیدم و خیلی از خداوند ناراحت و دلخور شدم که چرا من به آنها دست پیدا نکردم ولی در نگرش معنوی امروزم میگویم خدا را شکر میکنم که به آنها نرسیدم. شرایط من در بحث تحصیل، دانشگاه و … آنطور که مد نظرم بود فراهم نشد ولی امروز شرایط من بسیار عالی است چون جایگاه بهتری را خداوند به من نشان داد. این دو بیتی بابا طاهر دوای درد امروز ما است.

              یکی درد و یکی درمان پسندد                             یکی وصل و یکی هجران پسندد  

  من از درمان و درد و وصل و هجران                        پسندم آنچه را جانان پسندد

اگر ما توانستیم نگرشمان را معنوی کنیم، خواست خدا که بهترین و خیر محض است در زندگی نصیب ما میشود. پس سعی کنیم علاوه بر هدفگذاری در زندگی و تلاش برای رسیدن به آنها، اهدافمان را نیز کمی معنوی تر نگاه کنیم و به خدا بگوییم من این ها را میخواهم ولی تو برای من چه چیزی را میخواهی، آن چیزی که تو میخواهی برای من بهترین است ولی من آن را نمیدانم. از خداوند دعوت کنیم و بگوییم خدایا ما میخواهیم مثل آن درویش بگوییم همه امور دنیا به نوعی امر ما است.

 من بارها به این نکته رسیده ام و به عزیزانی که مشکلات و اتفاقات بد گذشته شان را بیان میکنند فقط یک جمله را عرض میکنم، این که همه این اتفاق ها عالی است و خواسته خدا بوده که شما امروز در این جایگاه باشید. ما حکمت خیلی از مصیبتها و بلاهای زندگی را نمیفهمیم و با ذهن کوتاه کوته بین خود فقط چند متر جلوتر را میبینیم ولی اگر از بعد معنوی و الهی به نگرش خلقت هستی نگاه کنیم متوجه میشویم که همه اتفاقات عالم برای ما خیر محض بوده و باعث رشد معنوی ما شده اند.

ممکن است بعضی اتفاقها کفاره گناهان ما باشد و ما را به مقاماتی برسانند. من خودم از دل مشکلات و درد هایم گنج و الماس فراوانی را استخراج کرده ام و از پشت دیوار هزاران ورشکستگی برگشتم و در آن زمان واقعا بیخیال بودم چون اعتماد محکمی به خدای مهربان داشتم و میدانستم که اوضاعم را بهتر خواهد کرد و این از اتفاقات عالم میباشد.

 خواهشا این دوبیتی بابا طاهر را حفظ کنید و در قلبتان قرار دهید و بگویید خدای مهربانم تو چه چیزی میخواهی و من میدانم آنچه که تو میخواهی برای من خیر محض است. اگر ما خیر محض الهی را طلب کردیم آن را به ما میدهند چون قانون جذب در عالم کار میکند. اگر میخواهیم در مدار قانون جذب افزاینده ببندیم تا بیشتر کار کند یکی از روش هایش این است که خواسته هایمان را معنوی کنیم و امورمان را به خدا بسپاریم.

ما خواستار آن چیزی هستیم که خدا برای ما میخواهد و با توجه به آیه 24 سوره قصص که میفرماید: فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ حضرت حضرت موسی (ع) به خدای مهربان گفت: من به آنچه که تو برای من میفرستی فقیرم و نیازمند آن خیری هستم که بر من نازل میکنی. ما نیز به نوعی فقیر هستیم یعنی دریافت کننده خیر محض الهی می باشیم. ما نباید بگویم چرا اتفاقات این عالم بر وفق مراد ما نیست زیرا ما میخواهم همانند آن عارفی باشیم که میگفت همه اتفاقات این عالم بر میل من است.

 اگر ما چنین نگرشی را که داشته باشیم آرامش در ما ایجاد میشود و بعد از آن ارتعاشاتمان عالی خواهد شد و آنجاست که حکم دست به خاک میزنی طلا میشود در ما به وجود می آید. با ایجاد آرامش، خدایی میشویم چون ما آن چیزی را میگوییم که خدا میخواهد یعنی ان شاء الله. در دین ما ان شاء الله مصداق همین موضوع میباشد ولی متاسفانه گاهی اوقات از آن استفاده های بدی میکنند. ان شاء الله به این معنا است که اگر خدا بخواهد.

 ما آنچه را خدا برای ما در نظر گرفته است را میخواهیم و آنچه که خدا برای ما میخواهد بهترین است. پس خواسته هایمان را معنوی کنیم تا حال دلمان خوب شود و بعد از آن دست به خاک هم میزنیم به شما قول میدهم که حتما طلا خواهد شد، این را شک نکنید و برایتان در این لحظه دعا میکنم. شاد و پرانرژی باشید، خدانگهدار.